مقايسه كودتاي شاه و دكتر
در حاليكه مقاومت در برابر كودتاي 28 مرداد شاه پس از 25 سال به نتيجه
رسيد، كودتاي 22 خرداد دكتر خصوصياتي دارد كه، اگر ملت ما به خود بيايد،
ظرف كمتر از 25 هفته به نتيجه خواهد رسيد. اين خصوصيات چه هستند؟
در اين نوشته، با چشمپوشي از دقايق علم تاريخ، با اين هدف به نكاتي
اشاره ميشود تا دريابيم كه شرايط براي تثبيت كودتاي پوشالي دكتر اصلا"
فراهم نيست، و هوشياري، جسارت و شجاعت ملت ميتواند كودتاچيان را براي
هميشه پشيمان سازد.
1.
كودتاي شاه در يك جهان دوقطبي رخ داد و بلوك غرب براي حفظ موقعيت
استراتژيك خود در برابر بلوك به اصطلاح سوسياليستي آن زمان، ناگزير بود
از او حمايت كند. در حاليكه كودتاي دكتر در دنياي پس از جنگ سرد به صحنه
برده شده است، و هرچند باند كا.گ.ب ممكن است از كودتاچيان حمايت كند،
اما امكان مصالحه بسيار بيشتر شده است و چه بسا بلوك غرب هزينهي لازم را
به روسها بپردازند تا پشت او را خالي كنند.
2.
كودتاي شاه در اوج رقابت دو ايدئولوژي كمونيستي و سرمايهداري به اجرا
درآمد و دنياي غرب از برنامههاي اصلاحاتي شاه حمايت كرد تا مانع از
پيشرفت كمونيسم شود. همان برنامهها بود كه توانست مشروعيت و پذيرش براي
كودتا دست و پا كند و بيش از دو دهه بر مسند بماند. اما امروز جز يكي دو
دولت كاسه به دست هيچ كس از كودتاي دكتر حمايت نخواهد كرد و فقط در فكر
آن هستند تا از اين دولت بدبخت بيشترين امتيازها را بگيرند.
3.
كودتا در كشورهاي در حال توسعه معمولاً هنگام بروز بحرانهاي ناشي از
عملكرد ضعيف سازمانهاي سياسي رخ ميدهد و دارودستهي نظاميان قدرت را
قبضه ميكنند تا بحران سياسي را خاتمه دهند. كودتاي شاه طبق همين الگو به
اجرا درآمد. اما دكتر خود عامل بحرانهايي بوده است كه مشروعيتش را به
باد داد. در نتيجه اگر قرار بود كودتايي رخ بدهد بايد يك «رضاخان»
حزبالهي عليه دكتر كودتا ميكرد و دستگاه دولت را از دستان بيكفايت او
و دارودستهاش نجات ميداد. آيا كسي كه عامل بحرانهاي مستمر بوده است
ميتواند كودتا را براي فروخواباندن بحران مديريت كند؟
4.
كودتاي شاه هنگامي به اجرا در آمد كه ناكارآمدي و چنددستگي در ميان
نيروهاي كشوري و مدني به اوج رسيد و هدف اصلي نيروهاي لشگري ظاهراً خاتمه
دادن به بحران ناكارآمدي بود. اما حضور 85 درصدي مردم در انتخابات 22
خرداد - به ويژه در شهرهاي بزرگ و در تهران - براي كنارزدن دكتر به دليل
ناتواني حقارتبارش در ادارهي كشور بود. چقدر مضحك است كه دكتر عليه
حضور ميليوني مردم كودتا كرده است.
5.
متأسفانه امكان مقايسهي ميزان مشروعيت شاه و دكتر درست در لحظهي
كودتاي آنان موجود نيست. اما با اطمينان ميتوان گفت كه دكتر وقتي كه
ديگر هيچ مشروعيتي برايش باقي نمانده بود و به عنوان يك دروغگو مطرود
خلايق شده بود دست به كودتا زد.
6.
پس از كودتاي شاه بودند افرادي كه در خيابانها ريختند و «جاويد شاه»
گفتند. اما پس از كودتاي دكتر، ميليونها ايراني در سراسر كشور و سيلآسا
به خيابانها آمدند و با فرياد «مرگ بر ديكتاتور» ته ماندهي مشروعيت او
را به باد دادند. اين تظاهرات آنقدر مدني و باشكوه بود كه به همهي جهان
ثابت كرد پشت چهرهي كريه اين متقلب كوچك چه تمدن بزرگي سربرآورده است.
7.
کودتاي دكتر 56 سال پس از كودتاي شاه به صحنه رفته است. وضعيت امروز
ايران را با آن روز مقايسه كنيد: تعداد جمعيت در شهرهاي بزرگ، وضعيت
جوانان و زنان، ميزان تحصيل و آگاهي مردم، وضعيت عمومي جهان، وسائل
ارتباطي جديد مانند تلفنهمراه، اس.ام.اس، ماهواره و اينترنت. آيا
جوانان امروز تسليم دارودستهي 30 - 40 نفري كودتاچيان خواهند شد؟
8.
مقاومت در برابر كودتاي شاه فقط هنگامي به نتيجه رسيد كه، پس از
سالهاي سال، جنبش مقاومت رهبر خود را بازيافت. اما برعكس، جنبش سبز، حتي
پيش از كودتاي دكتر، رهبر خود را انتخاب كرده بود و شعار «ياحسين،
ميرحسين» كاريترين ضربه را به كودتا زده است.
9.
توسل جوانان نسلهاي پيش به مبارزهي چريكي با كودتاي شاه، هزينههاي
عظيمي به مقاومت تحميل كرد و فقط پس از بهرهگيري از مقاومت بيخشونت در
اواخر حكومت شاه بود كه ملت به پيروزي رسيد. تجربهي مقاومت بيخشونت،
همراه با تجربههاي كمين سياسي در جريان جنبش دوم خرداد، تجربههاي عظيمي
در اختيار جنبش سبز گذاشته است كه پيروزي سريع سبزها را تضمين خواهد كرد.
10.
اگر رهبر جنبش مقاومت بيخشونت در برابر كودتاي شاه يك سيد روحاني
بود، رهبر جنبش سبز عليه كودتاي دكتر يك سيد هنرمند است. آن هم هنرمندي
نقاش، مجسمهساز و معمار. ايا تحول در رهبري جنبش گويا تحول در ماهيت
جنبش نيست؟
11.
سالها طول كشيد تا كنفدراسيون دانجشويان ايراني به عنوان يك
اپوزيسيون قوي در خارج از كشور عليه كودتاي شاه شكل بگيرد و يك سال قبل
از انقلاب و زمان جيمي كارتر بود كه قدرت خود را نشان داد. اما درست از
فرداي كودتاي دكتر، ميليونها ايراني در سراسر جهان مقاومت مصمم و قاطع
خود را عليه اين كودتا سازمان دادهاند و در آخرين ابتكار خود نسبت به
تهيهي توماري با يك ميليون امضاء روي پارچهي سبز اقدام كردهاند تا به
سازمان ملل اعلام كنند: دكتر كودتاچي رئيس جمهور ما نيست.
11.
حدود 25 سال طول كشيد تا جنبش مقاومت در برابر كودتاي شاه به يك
استراتژي مشخص دست پيدا كند. اما هنوز يك ماه از كودتاي دكتر نگذشته بود
كه «برنامه استراتژيك تشكيل دولت اميد» تدوين و در تيراژ وسيع توزيع شده
است.. اين برنامه حاوي چهار راهبرد اساسي است: اول: طرد قاطعانهي
مشروعيت كودتا، دوم: پيشبردن مبارزه در دو عرصهي عومي و سازماني،
سوم: بسط كمپين عدمهمكاري با وزراي كابينهي دوم، و چهارم: واگذاري
وزارتخانهها به وزراي معرفي شده از سوي ميرحسين.
با اين مقايسه آيا هنوز هم شك داريد كه كودتاي دكتر تكرار كميك كودتاي شاه است؟
سيل عظيمي كه در خرداد به راه افتاد مشروعيت دكتر را با خود برد. گوش
بخوابانيد: صداي فروغلطيدن بهمن عظيمي را ميشنويد كه در دامنههاي البرز
فروعلطيدن آغاز كرده است. اين بهمن در بهمن خود دكتر را با خود خواهد
برد.
No comments:
Post a Comment