سلام
بامداد چهارشنبه ۷ امرداد ۱۳۸۸ و ۲۹ جولای ۲۰۰۹ میلادی
من ابتدا یک سؤال رو جواب بدم و بیام سر بحث اصلی که امروز و فردا صبح روی همین بحث اصلی متمرکز خواهیم بود و اون سؤال این است که یکی از شما نوشته که در شرق تهران درگیری بوده، بین پنجاه نفر از بسیج با نیروی انتظامی که اعضای اون بخش بسیج و فرماندهشون به نیروی انتظامی زورگویی و فحاشی میکردند و مردم چند هزار نفر جمع شدند و به پشتیبانی از نیروی انتظامی شعار دادند؛ نهایتاً بسیجیها ناچار شدند که فرار کنند و برند و مردم نیروی انتظامی رو در بغل گرفتند. سؤال این بوده که «در موارد مشابه ما چکار باید بکنیم و این مسیر چگونه است؟» به نظر من اون چه که در شرق تهران اتفاق افتاده بسیار درست بوده؛ یکی دو گزارش دیگه هم، چه مکتوب، چه به صورت فیلم، من دریافت کردم؛ از اینکه در پارهای از نقاط این اختلاف بین نیروی انتظامی و نیروهای سرکوبگری که بخشی از بسیج یا اون «نوپو» هستند، نیروهای ویژهٔ پشتیبان ولایت، پیش اومده و مردم سمت نیروی انتظامی رو گرفتند. این بسیار روش درستیست و بسیار کار درستیست. میبینید که ادامهٔ این کار داره تأثیر خودش رو میگذاره و حمایت مردم در واقع این شکافها را ایجاد میکنه و بخش بزرگی از نیروی انتظامی رو از اینکه رودرروی مردم بایسته از صحنه بیرون کرده؛ همین کار رو ما باید با بخش بزرگی از سپاه و حتی بسیج هم بکنیم و به این ترتیب این شکاف رو عمیقترش بکنیم.
اما بیام سر اصل بحثمون که امروز و فردا، هر دو روز اختصاص داره به تجمع بزرگ روز ۸ مرداد به مناسبت چهلم شهدا. این تجمع از چند جهت اهمیت داره جهت اول این است که از خون شهدای ما میترسند، از اینکه هر خانوادهٔ شهیدی یک رهبری میشه در این حرکت مردم میترسند، از اینکه رهروان این راه زیادتر بشه میترسند؛ به همین دلیل یا جنازهها رو قایم میکنند، تحویل نمیدند، یا با زور و ضرب و فشار تحویل میدند، میبرند دفن میکنند و آدرس شهدا رو پنهان میکنند، مراسم رو اجازه نمیدند و امثالهم. بنابراین در درجهٔ اول به لحاظ احترام به خون شهدامون و در درجهٔ دوم گسترده کردن این صدایی که لرزه به ارکان سرکوبگرها میاندازه، رسوندن پیام خون شهدامون، مراسم روز پنجشنبه ۸ مرداد بسیار بسیار حائز اهمیته؛ از طرف دیگه اهمیت دومش این است که ما در طول چهل روز گذشته، چهار راهپیمایی و حرکت بزرگ میلیونی داشتیم؛ هر بار که یک حرکت میلیونی اتفاق افتاده، حکومت وحشت زده شده و در ارکانش لرزه افتاده. حتماً شما هم این روزها دنبال کردید که چگونه حتی داخل وزارت اطلاعات، داخل مجلس، داخل دولت، بین دولت و رهبر، بین رئیسجمهور و وزراش، همهٔ اینها اختلاف افتاده. چگونه [این] جنایتهایی که کردند، نه فقط مردم رو ساکت نکرده، بلکه وادار کرده که حالا پس بگیرند. یکی یکی در طول چهل روز جنبش میبینید که زندان رو رهبر ناچار میشه که تعطیل بکنه، زندان کهریزک رو به احتمال زیاد، چون اسمش رو هم اعلام نکردند و این وحشیگریها، این خشونتها، وقتی که با مقاومت مردم و حرکت های بزرگ مردم مواجه شده، نشون میده که چگونه حکومت شروع میکنه به لرزیدن و شروع میکنه به ریزش کردن. فردا پنجشنبه قدم خیلی بزرگیست که اگر درست ما انجام بدیم، مطمئن باشید که یک لرزهٔ بزرگِ دیگه در درون سرکوبگرها اتفاق میافته و این طرف، روحیهٔ مردم قویتر میشه.
این رو هم فهمیدین که وقتی ما میلیونی میاییم توی خیابون و جمعیت زیاد هستیم، امکان سرکوب رو ازشون سلب میکنیم و اضافه بر این یاد گرفتیم در این چهل روز، که وقتی که در شهرهای مختلف میاند مجموعهٔ کشور حرکت میکنه، دیگه براشون امکان نداره درگیر شدن و سرکوب کردن. به همین دلیل روز پنجشنبه، شرکت همه واجبه. اما چگونه؟ برنامههای متعددی که اعلام شده، بررسیهای مختلفی که شده، از فعالین شهرهای مختلف و از نقاط مختلف، جمعبندی شده، در میون گذاشته شده، حاصلش در واقع اطلاعرسانیست که طی یک اطلاعیه، آنچه که مردم خودشون اعلام کردهاند، فعالین اعلام کردهاند، بنده و آقای مخملباف در یک اطلاعیه گنجوندیم و سعی کردیم که از یک کانال واحد به اطلاع همه برسه. لذا من خواهشم این است که بعد از این اطلاعرسانی، همهٔ کسانی که دارند زحمت میکشند، در یک جهت واحد برند و دیگه اطلاعات پراکندهای در اینترنت و جاهای دیگه توزیع نشه که تشتُّتی خدای نکرده به وجود نیاد.
فقط اسامی پونزده تا شهر غیر از تهران، جاهایی که توافق شده بوده بین فعالین اون شهرها به ما رسیده؛ همینها رو بررسی کردیم، در میون گذاشتیم و نهایی شده، در این اطلاعیه آمده. اما من مطمئنم که در خیلی شهرهای دیگه هم فعالین این تدابیر رو دارند که اطلاعش به ما نرسیده. لذا انشاءالله در حرکت بزرگ میلیونی بعدی که به احتمال زیاد، روز تحلیف و ادای سوگند رئیسجمهور قلابی خواهد بود، برای آکسیون و حرکت بعدی ما میتونیم که انسجام بیشتری به کارمون بدیم و یکدستتر و یککاسهتر حرکت کنیم.
اما من فقط این نکته رو عرض بکنم که قرار بر این است که در تهران – در چند تا شهر هم البته شهدایی آدرسشون به ما رسیده و اعلام شده، بنابراین اینی که میگم در تهران، [یعنی] در همهٔ شهرها که آشنایی با شهدا و خانههاشون و آدرسهاشون هست، این کار مشترک اتفاق میافته – چون همونجور که گفتم سرکوبگرها و کودتاچیها میخوان شهدای ما روی پنهان کنند، خانوادهها رو از چشم مردم دور کنند؛ ما باید بریم سراغشون و اونها رو در بین مردم مطرح کنیم و به تسلی خاطرشون بریم و نشون بدیم که قهرمانان ما هستند. به هر حال در تهران و همهٔ شهرها قرار بر این است که از صبحگاهان مردم بیرون که میان، هر کس سر مقبرهٔ شهدا میخواد بره، مراسمی در گورستانها اگر هستش شرکت بکنه، هرکس میخواد به منازلشون بره، گل نثار بکنند؛ در پارهای جاها قبلاً پیش اومده مردم دست پدر و مادر اون شهید رو میبوسند؛ اینها کارهاییست که به هر حال شده، همش خوبه، زیباست، گل گذاشتن جلوی خونهشون، بوسیدن دستشون و تسلی خاطر دادن بهشون؛ اینها در آدرسهایی که در همین اطلاعیه اومده، میتونه اتفاق بیفته یا اگر آدرسهای بیشتری خودتون در هر محله، هر منطقهای دارید باید که به بقیه هم اطلاع بدید و به اونها مراجعه بکنید.
بعد از اون، همه کس از همه جای شهر، مثل نهر خروشان جاری بشند به سمت مصلا که در بزرگراه رسالته و اونجا رئیسجمهور منتخب هم میاد، آیتالله عظما صانعی هم گفته میاد، پارهٔ دیگهای از علمای اعلام هم گفتند که میان و مجموعهٔ بزرگی شکل میگیره؛ در کمال آرامش، در کمال سکوت، صلحآمیز بودن جزو کار ماست و به محض اینکه ببینیم اونجا در اشغال سرکوبگرهاست، امکان درگیری داره، جایگزین در تهران خیابان ولیعصر از روبروی پارک ملت به سمت شمال تا تجریش و به سمت جنوب تا راهآهن، جایی که قبلاً هم تمرین شده برای جنبش سبز، حضور خواهیم داشت و شمع روشن خواهد شد در پیادهروها و حالا اگر جایی هم جمعیت زیاد بشه، ممکنه حتی در خیابونها به شرطی که ترافیک مشکلی نباشه. به هر حال نکتهٔ من این است که این حضور میلیونی توأم با آرامش و سبز، یک نقطهٔ بزرگی خواهد شد که یک گذار بزرگی خواهیم کرد.
ادامهٔ توضیح رو من میگذارم برای برنامهٔ فردا و در برنامهٔ صدای آمریکا هم سعی میکنم که تا اونجایی که ممکنه، امشب توضیحات رو بدم. به امید فردایی درخشان و پیروز، شاد و سرافراز باشید. [انگشتانشون رو به شکل Vگرفتند]
No comments:
Post a Comment