عبدالکریم سروش، روشنفکر و فیلسوف ایرانی که این روزها در میان تعطیلات تابستانی از آمریکا به بریتانیا آمده، روزها وشب ها در جمع هواداران و شاگردانش حاضر می شود و گاهی نیز مقابل دوربین تلویوزیون به نقد آنچه که در ایران می گذرد، می نشیند.
در شرایطی که موج اعتراض ها به نتایج انتخابات و وقایع پس از آن در ایران ادامه دارد، آقای سروش به بی بی سی فارسی گفت "اینکه در این اواخر کسانی آمده اند و رای مردم را تضعیف می کنند و آن را از جایگاه بلندش تنزل می دهند، نمی گویم پدیده نوظهوری است اما آشکار شدن آن نزد پاره ای از حاکمان، امر بدیعی است."
پس از اعلام نتایج انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ایران که با اعتراض های مردمی رو به رو شد و اینک شماری از حاکمان فعلی و سابق ایران هم جانب مردم را در آن گرفته اند و حتی پیشنهاد برگزاری همه پرسی داده اند، آقای سروش با انتشار یادداشتی با عنوان "روح مجروح و غرور رنجور" با هموطنانش همدردی و به حاکمان ایران توصیه هایی کرد.
آقای سروش در این یادداشت در سایت خود نوشت:"هیچ چیز مهیب تر از زخمی کردن غرور یک قوم نیست. سرمایه اعتمادشان را ستاندن و آب دهان برویشان افکندن، پلیدی وبی شرمی ازین بیشتر نمی شود. آدمیان دزدی ودغلی را تحمل می کنند اما اهانت مکرر به عزت وکرامت شان را هرگز. اینک روح مجروح و غرور رنجور ایرانیان به جوش آمده است و تا ننگ آن خیانت زدوده نشود و تا غاصبان به دست عدالت سپرده نشوند التهاب شان فرو نمی نشیند."
ناخرسندی از رای مردم
آقای سروش به بی بی سی فارسی می گوید به گمان او علاوه بر اینکه تنزل دادن رای مردم در میان حاکمان فعلی ایران سابقه تئوریک دارد، جنبه سیاسی و اجتماعی هم دارد. "حاکمان ایران تا زمانی که مطمئن بودند که رای مردم با آنها است همیشه از رای و اهمیت آن سخن می گفتند اما از زمانی که مطمئن شدند رای مردم ممکن است چنان که آنها می خواهند جهت گیری نداشته باشد، مشغول تخفیف رای مردم شدند."
آقای سروش می گوید: "من فراموش نمی کنم در زمانی که آقای خاتمی در ۱۲ سال پیش با آن سکوه انتخاب شد، یکی از سخنرانان تلویوزیون یعنی دقیقا آقای محسن قرائتی، در یکی از درس های قرآنی اش گفت که قرآن می فرماید، مردم عقل درستی ندارند و بنابراین به فرض که اکثریت هم رای داده باشند، دلیل حقانیت او نمی شود. این سخن قرائتی نبود، سخن کسانی بود که از رای مردم ناخشنود بودند."
"انتخاب تشیع از ابتدا مشروعیت الهی بود"
پس از برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران و برگزاری دو نماز جمعه پس از آن که یکی به امامت آیت الله خامنه ای و دیگر به امامت اکبر هاشمی رفسنجانی برگزار شد، بحث درباره سرچشمه مشروعیت حاکمان در ایران از یک بحث محدود به دامنه رسانه ها و مردم کشیده است.
پاره ای از نزدیکان به آیت الله خامنه ای مشروعیت را با استناد به برخی روایات شیعی و نظرات آیت الله خمینی "الهی" می دانند و شمار دیگری از که به دنبال صورتی عرفی از حاکمیت هستند، باز هم به استناد به آرای آیت الله خمینی و برخی از روایات و آیات قران، رای مردم را مشروعیت دهنده به حاکمان می خوانند.
عبدالکریم سروش اما می گوید که آیت الله خمینی در این موارد به صراحت نظر نداده است.
"اگر نگاه کنید از زمانی که تسنن و تشیع به عنوان دو شاخه بزرگ اسلامی تشکیل شد، حقیقت این است که نزاع بر سر مشروعیت بود. اهل سنت به دنبال مشروعیت سنتی رفتند و ابوبکر به عنوان خلیفه انتخاب شد. اما شیعیان از همان ابتدا به دنبال مشروعیت کاریزماتیک و الهی بودند و اعتقاد داشتند به دلیل نصب الهی که برای آنها وجود داشته، حکومت، حق حضرت علی و فرزندانش است. تا امروز هم این داستان ادامه دارد."
به گفته آقای سروش وقتی که آیت الله خمینی بحث ولایت فقیه را مطرح می کرد، تکیه به نیابت از امامان معصوم کرد. "این معنایش این است که همان مشروعیت الهی و کاریزماتیک و الهی امام معصوم منتقل می شود به ولی فقیه. پس اگر به دل تئوری ولایت فقیه آیت الله خمینی وارد شوید، قصه همین است. یعنی مشروعیت در اصل از خداوند و پیامبر گرفته می شود و فره ایزدی که شخص در اثر اتصال با این بزرگان پیدا می کند، او را شایسته حاکمیت قرار می دهد."
اما در شرایطی که محمود احمدی نژاد و نظریه پردازن نزدیک به او از جمله محمد تقی مصباح یزدی، همواره براین نکته تاکید دارد که این دولت به دنبال تشکیل حکومت اسلامی است و می خواهد این نظام را به دست "صاحب اصلی اش" برساند و در احکامی که صادر می کند دلبستگی به امام دوازدهم شیعیان را ملاک می دهد، مردم و رضایت مندی آنها در حکومت اسلامی، موضوع پرسش قرار می گیرد.
عبدالکریم سروش در این زمینه می گوید: "ولی امر وکیل الرعایا نیست، ما در تاریخ ایران کریم خان زند را داشته ایم که خود را وکیل الرعیا می نامید اما ولی فقیه، ولی مردم است. ولایت فقیه یعنی خواجگی، یعنی سروری، این غیر از وکالت است، غیر از نیابت از مردم است."
به گفته آقای سروش "چنانکه باید در مفهوم ولایت فقیه در ایران صراحت به خرج داده نمی شود چرا که این موضوع چهره ای ناخوشایند نیز دارد ولی حقیقتا قصه ولایت فقیه این است."
به اعتقاد آقای سروش "مساله مشروعیت یک امر بیرون دین است نه در درون دین. شما به این مستندات درون دینی هرچه بیشتر [برای مشخص شدن پایه مشروعیت حکومت] استناد کنید، آب تیره تر و داوری مشکل تر خواهد شد."
فتوای فقها و دولت دمکراتیک
در پی وقایع اخیر در ایران و اعتراض های مردمی در این کشور به حوادث صورت گرفته پس از انتخابات، آیت الله حسینعلی منتظری از مراجع تقلید بلند مرتبه شیعه اخیرا در پاسخ به پرسش های شرعی مقلدانش گفته است که تصدی مسئولانی که عدالت و امانتداری را از دست می دهند مشروعیت ندارد و متولی امور جامعه که "با احکام شرع، موازین عقل و میثاق های ملی" عمدا مخالفت کند "جائر و ولایتش جائرانه است."
آقای سروش از زمان حضورش در لندن، در جلسات مختلف مورد این پرسش قرار گرفته که مصداق این فتوا چیست و حاکم جائر کیست و منظور آیت الله منتظری که بوده است؟
او در گفت و گو با بخش فارسی بی بی سی دیدگاه آیت الله منتظری را نظر فقیهی محترم خواند که بر اساس جایگاه اش تعیین مصداق نمی کند و این وظیفه مقلدانش است که تطبیق به مصداق کنند که چه کسی مشمول این فتوا است.
اما سروش درباره نقش "فتوا" در حکومت دموکراتیک دیدگاه روشنی دارد: "باید به سویی برویم که در آن نتوان با فتوای هیچ مفتی ای کسی را نصب کرد یا کسی را عزل کرد. البته ما در یک شرایطی به سر می بریم که خود نظام ما فتوا را مهم و محترم می شمارد. تمام نکته همین است که در یک نظام دمکراتیک اساسا این بساط باید جمع شود. ما قانون داریم و قانون داریم و همین."
No comments:
Post a Comment