به نام خدا
زنجیره سبز دموکراسی
اول- بسیار مطرح می شود که رهبری جنبش کنونی ایران چگونه است؟ چگونه این رهبری کار می کند و عبور از تنگناهای سیاسی و اجرایی این جنبش چگونه اتفاق می افتد؟
دوم- ذهنیت بسیاری از ناظرین این جنبش دنبال مدلی مانند انقلاب اسلامی سال 57 می گردد و رهبری کاریزماتیکی مانند آیت الله خمینی را در ذهن تصور می کنند. در حالی که اگر بخواهیم مدلی را در تاریخ معاصرمان برای این جنبش در نظر بگیریم باید دوره استبداد صغیر و مبارزات مردم ایران برای بازگشایی مجلس و پس گرفتن مشروطیت از محمدعلی شاه قاجار را در ذهن بیاوریم.
سوم- محمد علی شاه با پشتیبانی روس ها کودتای نظامی کرد و به دست لیاخوف مجلس را به توپ بست. جمعی از آزادیخواهان را کشت، جمعی را زندانی کرد. گروهی مخفی شدند. روزنامه ها را بست و بساط استبداد صغیر را به پا کرد. معدودی از روحانیون مثل شیخ فضل الله نوری هم استبداد اورا شرعی اعلام کردند در حالی که اکثریت مخالف بودند.
چهارم- مبارزات مردم از گوشه و کنار کشور با هدف واحد پس گرفتن مجلس و مشروطه آغاز شد. امثال ستارخان و باقرخان در تبریز از میان مردم برخاسته و به مقابله با استبداد صغیر پرداختند.
کمیته های مخفی تشکیل شد، ابزار ارتباطی، شب نامه هایی شد که به دیوارها نصب می شد تا مردم بخوانند. آتش مبارزه به تدریج شعله ورشد و از تبریز به سایر شهرهای کشور رسید. در نهایت مشروطه خواهان تهران را فتح کردند و محمدعلی شاه به سفارت روسیه در زرگنده پناهنده شد و با کمک آن ها از کشور فرار کرد و در تبعید هم دق کرد و مرد.
پنجم- مجلس به توپ بسته ما، صندوق های رأی مصادره شده و ریاست جمهوری آقای مهندس موسوی، رئیس جمهور منتخب مردم است. خود او هم متواضعانه می گوید که در کنار اکثریت ملت، دولت کودتاچی را به رسمیت نمی شناسد و مسئله شخص او در میان نیست. بلکه مسئله رأی ملت و حق ملتی است که می خواهد حاکم بر مقدرات خود باشد. آزادی خواهان کشته و زندانی و شکنجه شده اند. گروهی هم مخفیانه مبارزه می کنند. روزنامه ها را بسته اند و کوشیده اند تا جلوی ارتباطات مردم را بگیرند. محمد علی شاه این کودتا، آقا مجتبی پسرآقای خامنه ای است با این فرق که پدر مریض و ناتوانش هنوز زنده است و به نفع او صحبت می کند اما فاقد فهم و تواضع مظفرالدین شاه قاجار در مقابل خواست ملت است. باز هم روس ها پشتیبان کودتا هستند و نقش قزاقان روسی و لیاخوف را هم بخش سرکوبگری از سپاه و امثال آقای تائب و ذوالنوری از روحانیون به کسوت سپاهیگری درآمده بازی می کنند.
یکی دو روحانی درباری مثل آقایان شیخ محمد یزدی و محمدتقی مصباح یزدی هم مشغول مشروع کردن کودتای ولایت فقیه علیه خواست ملت هستند. در حالی که اکثریت روحانیون موافق نیستند.
ششم- فرزندان ملت از گوشه و کنار کشور و خارج از ایران به پا خاسته و پرچم مبارزه را افراشته نگاه داشته اند.
مدل سازمانی که مطرح شده، "زنجیره سبز دموکراسی" است که ایرانیان را در سراسر دنیا به هم متصل می کند. در این مدل هر مبارزی یک رهبر و هر رهبری یک مبارز ساده است. علامت "وی" اسم شب جنبش، رنگ واحد آن سبزو سمبل شهدایش ندا و سهراب هستند.
هدف مرحله ای جنبش پس گرفتن رأی مردم و بر کرسی ریاست جمهوری نشاندن آقای میرحسین موسوی تعریف شده است. استراتژی جنبش، براساس روش مبارزات بی خشونت شامل سه بخش تقویت یکپارچگی و مقاومت مردم، فرسایش کودتاچیان و فلج سازی حکومت کودتا در نظر گرفته شده است. در این مسیر هر شخص یا گروه یا کمیته مخفی یا علنی که شکل می گیرد، یک حلقه از زنجیره سبز بزرگی است که از تمام ایرانیان تشکیل شده است.
هفتم- حکومت کودتا ابتدا سعی کرد با کشتارو سرکوب و ارعاب، جنبش را متوقف کند. با شکست این روش، حرکت اصلی حکومت کودتا بر شناسایی و دستگیری فعالین متمرکز شده است به این امید که با این روش جنبش را سازمان ناپذیر سازد.
حرکت "زنجیره سبز دموکراسی" به گونه ای است که با دستگیری هر حلقه، ده حلقه دیگر جای آن را می گیرد. حمله کودتا چیان به اینترنت وتلفن موبایل وتلویزیون ماهواره ای وهروسیله ارتباطی دیگر، عزم آن ها برای محدود کردن ارتباطات درون جنبش رانشان می دهد. زنجیره سبز دموکراسی با تعبیه ده ها روش ابتکاری سعی کرده براین مشکل فائق شود وجنگ دائم وروزانه ای دراین عرصه جریان دارد.
پیروزی جنبش درگرو گسترش "زنجیره سبزدموکراسی" به اقشارمختلف مردم، به خصوص کارگران وشهرهای کوچک وبزرگ کشوروفعالیت های جدید وابتکاری است.
محسن سازگارا
Friday, July 24, 2009
زنجیره سبز (جالبه؛ بخونید)ـ
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment